سروش

ساخت وبلاگ
میلادت مبارک عزیز ترینم بزرگوارترین و غم خوار ترین میلادت مبارک بهترین همراهی کننده و سرزنش کننده میلادت مبارک اولین دوست . میلادت مبارک خود من.برات آرزو میکنم که بهترین ِخودت باشی هر لحظه بهتر از قبل، نه در مقایسه با هیچکس در مقایسه با خود قبل ات. برات آرزو میکنم که انتظار هیچ چیزی رو نکشی برات میخوام بی انتظار از همه ی عالم ، برای خودت هرکاری که لازم داری رو انجام بدی که انتظار کشیدنِ از آدمها ، خوب نیست. برات آرز‌و میکنم انقــــدر بی نیاز باشی که شادی قرینِ هر لحظه ی زندگیت باشه برات آرزو میکنم انقدر غنی از نیازهای روز مره باشی که بشی همه ی آرامش عزیزترین های زندگیت . برات آرزو میکنم که قد بکشی و بزرگ فکر کنی و به درک نهان آدمهای عزیز زندگیت برسی . برات آرزو میکنم سایه ی گسترده ای داشته باشی و شاخ و برگهای وجودت ، پر نعمت و پر برکت باشن. برات آرزو میکنم هرجا که باشی بدرخشی و سربلند باشی.دوستت دارم اولین همراهی کننده. + نوشته شده در جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱ ساعت 18:7 توسط راهـــی  |  سروش...
ما را در سایت سروش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raahi-e-shab بازدید : 85 تاريخ : شنبه 22 بهمن 1401 ساعت: 17:10

نمیدونم سال آینده کجای این دنیا باشیم

سال دیگه شمع تولدتو در حالی فوت میکنی

که فقط خودت میدونی چه راه روشنی رو طی کردی

تا بهش برسی.

+ نوشته شده در شنبه ۱ بهمن ۱۴۰۱ ساعت 23:30 توسط راهـــی  | 

سروش...
ما را در سایت سروش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raahi-e-shab بازدید : 87 تاريخ : شنبه 22 بهمن 1401 ساعت: 17:10

...وما در انتظار دانه های سپید برفیم .. برف هم میبارد ، نه اینکه نبارد اما دانه سپیدش، میان دنیای الودگی و تاریکی و ترس از سُر خوردن ، آب میشود روی تکه های گرم قلبمان ...انتظار که نباشد ، دانه های سپید ِ برف، میشود شگفتی ساز هر لحظه ی بودنت در آن زمانشاید نباید با تصور برف ، روزهای سرد را گذراند چون برف میاید میشود خود عینیت برای تو ، و وقت بارشش دیگر شگفتی ای ندارد ، و تو در پی شگفتی های دیگری از برف هستی در حالیکه خود آن بارش برف ، تمام اوج ای هست که از آن انتظار باید داشت مابقی چیزی برای کیف کردن و حض بردن ندارد ، چون گلالودی ناشی از ذوب شدنش ، خطر سقوط و سُر خوردن و یخ زدن شیشه های ماشین پارک شده کنار خیابان ، همه میشود خنثی کننده ی شادی ات به وقت بارش برف.شاید باید چشم بست بر چهل روز سرد گذشته از زمستان، و پنجاه روز آینده ی مابقی از فصل خزان. شاید باید با همین لحظه و همین روز ، خوش بود ، و تمام روزهای انتظار کشیدنمان راباید آنها را هم گذاشت و گذشت . + نوشته شده در چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ساعت 8:57 توسط راهـــی  |  سروش...
ما را در سایت سروش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raahi-e-shab بازدید : 62 تاريخ : شنبه 22 بهمن 1401 ساعت: 17:10